پاسخگوئي به سوالات حقوقي -خانواده بخش دوم
سؤال 63- اگر طلاق به درخواست زوج باشد و زوجه ترک زندگی کرده باشد و تمکين نکند آيا اجرت المثل تنصيف اموال به زوجه تعلق می گيرد؟
پاسخ : در صورتی که طلاق به دليل سوءمعاشرت زوجه باشد )عدم تمکين از مصاديق سوء معاشرت است( زوجه نمی تواند متوسل به شرط تنصيف اموال زوج شود اما اجرت المثل ايام زندگی مشترک به ايشان تعلق می گيرد.
سؤال 64- زن چگونه می تواند کليه حقوق خود اعم از مهريه، نفقه، اجرت المثل را ببخشد؟ آيا در منزل می تواند به صورت دست نوشته بنويسد و سپس در دفاتر اسناد رسمی گواهی امضاء کند تا جنبه قانونی پيدا کند؟
پاسخ : بله، می تواند و محکمه پسند خواهد بود.
سؤال 65- زن برای اثبات عسر و حرج خود به منظور ارايه دادخواست طلاق به چه مواردی می تواند استناد کند؟
پاسخ : عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعيتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه کند و اين امری نسبی است.
در عين حال، تبصره الحاقی به ماده 1130 قانون مدنی چند مورد را از مصاديق عسر و حرج دانسته است:
1- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت 6 ماه متوالی يا 9 ماه متناوب در مدت يک سال بدون عذر موجه
2- اعتياد زوج به يکی از انواع مواد مخدر و يا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع يا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخيص پزشک برای ترک اعتياد لازم بوده است. در صورتی که زوج به تعهد خود عمل نکند و يا پس از ترک، مجدداً به مصرف مواد مذکور روی آورد، بنا به درخواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.
3- محکوميت قطعی زوج به حبس 5 سال يا بيشتر
4-ضرب و شتم يا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعيت زوجه قابل تحمل نباشد.
5- ابتلاء زوج به بيماری های صعب العلاج روانی يا ساری يا هر عارضه صعب العلاج ديگری که زندگی مشترک را مختل کند.
سؤال 66-در چه مواردی زوجه می تواند از تمکين خودداری نمايد ؟
پاسخ : در موارد خاصی قانون گذار به زوجه مجوز عدم تمکين داده است ، بدون اين که حق نفقه وی ساقط گردد.
الف - زمانی که زوجه دارای عذر شرعی باشد مانند اين که بيمار باشد .
ب - در صورتی که زوج ) مرد (دچار بيماری مقاربتی باشد و زناشويی يا تمکين زوجه موجب سرايت بيماری به وی گردد.
ج - در صورتی که زن پس از عقد و قبل از اقدام به زناشويی از ادای آن خودداری نموده و مطالبه مهريه نمايد، در اين حالت نيز می تواند تا وصول مهريه از ادای وظايف زناشويی امتناع کند .اين عمل حق حبس ناميده می شود. لکن چنانچه يک بار اقدام به رابطه زناشويی نمود، نمی تواند از ادامه آن خودداری و يا به سخن ديگر از حق حبس استفاده نمايد .
د- در حالتی که زوجه در منزل شوهر بيم خطر جسمانی داشته باشد ، مانند اين که به دفعات مورد حملات فيزيکی وی قرار گيرد.
ه - اگر زوجه در منزل همسرش بيم خطر مالی داشته و شوهر او را اجبار به تاديه اموالی نمايد.
و - بالاخره زمانی که در منزل مشترک خطر شرافتی برای زوجه موجود باشد ، در اين صورت نيز می تواند از تمکين امتناع نموده ولی از نفقه استفاده نمايد .
سؤال 67-ناشزه به چه معناست ؟
پاسخ : نشوز به معنای سرکشی و نافرمانی کردن است و ناشزه زنی است که از تمکين استنکاف نمايد . همان گونه که نشوز در مورد زن مصداق دارد و او را ناشزه می نمايد ، در مورد مرد نيز قابل تصور است و در تحريرالوسيله ) جلد چهارم ( قيد شده است که اگر مردی حقوق واجبه زن را ندهد و يا نسبت به زن تعدی کند مثلا قسمت شبانه او را ندهد و يا خرجی ندهد ناشز تلقی می شود و اگر حاکم مصلحت بداند او را تعزير می کند .
سؤال 68-زوجه پس از دو سال عقد بدون اين که زناشويی واقع شود ، به دليل کراهت از شوهر ، از ازدواج خودداری می نمايد ، چه بايد کرد ؟
پاسخ : به موجب قانون مدنی ، زوجه ) زن ( مکلف است در منزلی که شوهر برای او تهيه کرده است سکنی گزيند مگر اين حق مسکن با زن باشد و بدون عذر شرعی نيز نمی تواند از زناشويی خودداری کند ، لکن می تواند تا زمانی که زوجيت صورت نگرفته با درخواست مهريه از حق حبس استفاده نمايد ولی چنانچه از حق حبس استفاده نکرده ، زوج می تواند با تقديم دادخواست به دادگاه خانواده الزام وی را به تمکين مطالبه نمايد و اگر زوجه با صدور حکم دادگاه از اجرای آن خودداری نمود حق نفقه وی ساقط می گردد و زوج نيز در صورت تمايل می تواند با پرداخت حقوق قانونی زوجه از حق طلاق استفاده نموده و يا تقاضای ازدواج مجدد نمايد .
سؤال 69-آيا برای تمکين مدت و زمان خاصی منظور شده است و يا زوجه تا پايان عمر خويش ملزم به تمکين می باشد؟
پاسخ : اساس زندگی زناشويی بر تفاهم و رعايت اصول اخلاقی می باشد و مادامی که زوجين ) زن و شوهر ( در قيد حيات باشند و توانايی و قابليت زناشويی داشته باشند ، زوجه مکلف به تمکين از همسر خود بوده و اين امر تابع زمان نمی باشد بلکه از توانايی زوجين متابعت می نمايد و چنانچه زوجه بدون عذر شرعی از تمکين خودداری کند نمی تواند از حق نفقه استفاده نمايد .
سؤال 70-در صورتی که زوجه مطابق قانون حق عدم تمکين داشته و بتواند منزل را ترک نمايد آيا می تواند به منزل پدری مراجعت نمايد يا محل وی را شوهر تعيين می کند ؟
پاسخ : در مواردی که زوجه دارای دلايل قانونی برای عدم تمکين باشد مانند اين که بيم ضرر جسمانی موجود باشد ، زن می تواند مسکن جداگانه اختيار نمايد و در اين صورت هزينه مسکن و به طور کلی نفقه بر عهده شوهر می باشد . اگر طرفين در خصوص مکان مشخصی توافق داشته باشند ، مطابق آن رفتار خواهد شد ، در غير اين صورت ، دادگاه با جلب نظر اقربای نزديک طرفين منزل را معين می کند و اگر خويشاوندی موجود نباشد ، دادگاه راسا محل مناسبی را تعيين می نمايد .
سؤال 71-اگر مردی در هفته چند شب در منزل نباشد ، آيا زن می تواند به دادگاه مراجعه نمايد ؟
پاسخ : زوجه می تواند با مراجعه به داگاه الزام زوج را به انجام تکاليف زوجيت خواستار گردد .
سؤال 72-آيا جهيزيه دادن از وظايف قانونی والدين زن و يا شخص وی می باشد؟
پاسخ : خير ، اصولا تهيه وسايل منزل از موارد نفقه است و تکليف آن بر عهده شوهر است و زوجه می تواند ازبردن جهيزيه به منزل مشترک خودداری نمايد ، لکن بر حسب عرف و عادت و به منظور رفع حوايج ضروری اوليه زوجين ، خانواده زوجه يا شخص وی اقدام به تهيه جهيزيه می نمايند.
سؤال 73-جهيزيه بدون صورت گرفتن در زمان ازدواج را چگونه می توان ثابت کرد ؟
پاسخ : در صورتی که در زمان انتقال جهيزيه به منزل مشترک ، فهرستی تهيه و به امضای زوج برسد ، استرداد آن با مشکلی مواجه نخواهد شد ، در غير اين صورت با شهادت شهودی که اطلاع از اقلام جهيزيه دارند و يا مدارک مربوط به خريد آن می توان در خصوص اثبات وجود جهيزيه اقدام نمود .
سؤال 74-آيا در زمان عقد می توان حق مسکن يا اشتغال را از جمله حقوق زوجه قرار داد ؟
پاسخ : مطابق ماده 1119 قانون مدنی چنانچه طرفين توافق و تراضی نمايند ، هر شرطی که خلاف مقتضای عقد نباشد می توان در عقد نامه قيد نمود ، شروط ياد شده نيز از اين قاعده مستثنی نمی باشد ، بنابراين می توان شرط کرد زوجه به تحصيل خويش ادامه دهد و يا آغاز به تحصيل نمايد و يا به همين شکل در مورد اشتغال .
سؤال 75-آيا تضمينی وجود دارد که در کليه دادگاه ها ، قضات رعايت عدالت نموده و حقوق زنان را اجرا کنند ؟
پاسخ : قضات دادگاه ها ملزم به رعايت عدالت می باشند . ضمن اين که حفظ بی طرفی نيز از وظايف ايشان است و در مقام قضاوت تفاوتی ميان حق زن يا مرد نمی باشد و چنانچه مدارک موجود و مطابق قوانين مدون، هريک از طرفين ذيحق باشند ، قاضی مکلف به صدور رای به نفع وی می باشد.
سؤال 76-آيا می توان در سند ازدواج قيد کرد که حق طلاق با پدر و مادر زوجه باشد ؟
پاسخ : نظر به اين که به موجب ماده 959 از قانون مدنی هيچ کس نمی تواند حق بهره مندی يا اجرای تمام يا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب نمايد ، زوجه نيز نمی تواند حق طلاق را از شخص خود ساقط و به والدين واگذار کند، لکن می تواند به پدر و مادر خويش وکالت در طلاق تفويض نمايد و اين وکالت لزوما بايد با حق توکيل به غير باشد تا مشاراليهما بتوانند با استفاده از وکيل دادگستری در خصوص مورد اقدام نمايند.
سؤال 77-آيادر مورد ترک زندگی خانوادگی توسط مرد، قانونی وجود دارد و آيا زن و فرزند می توانند اقدام نمايند ؟
پاسخ : بند هشتم از شرط دوم عقدنامه مربوط به زمانی است که زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند ، تشخيص موجه بودن عذر با دادگاه می باشد يا شش ماه متوالی غيبت نمايد. اين شرط چنانچه توسط زوجين امضاء شده باشد، موجب طلاق است ، ضمنا زن و فرزند می توانند در مورد نفقه اقدام نمايند، چنانچه اموالی از زوج موجود باشد از طريق آن نفقه پرداخت خواهد شد .
سؤال 78-آيا در زمان عقد می توان شرط نمود که در هنگام فوت يا طلاق زوج ، نيمی از اموال وی به همسرش تعلق يابد ؟
پاسخ : بند اول سند نکاح مربوط به اختصاص نيمی از اموال زوج به زوجه است ، البته در زمان طلاق و شامل فوت شوهر نمی شود، ضمنا تعلق نيمی از اموال دارای شرايطی است که در سوالات ديگر پاسخ داده شده است.
سؤال 79-اگر زوجه به موجب وکالتنامه ای حق طلاق داشته باشد ، آيا می تواند مهريه خود را دريافت کند و يا بايد بذل نمايد ؟
پاسخ : طلاق در مورد سوال تابع وکالتی است که تفويض شده است ، لذا اگر به موجب وکالتنامه حق طلاق با دريافت مهريه باشد ، قابل وصول و در غير اين صورت غير قابل دريافت است ، لکن معمولا به منظور جلوگيری از رجوع مرد ، حتی اگر قابليت دريافت داشته باشد قسمتی از آن بذل می گردد تا نوع طلاق مانع از رجعت زوج باشد .
سؤال 80-اگر خانمی معتاد باشد ، در زمان طلاق آبا بايد مهريه وی را پرداخت نمود ؟
پاسخ : مهريه در هر حال دينی است که بر ذمه شو هر قرار دارد و از زمانی که صيغه عقد جاری گرديده و سند ازدواج به امضای وی رسيد ، متعهد به پرداخت آن می باشد .
سؤال 81-خانمي 25 سال قبل بدون مهريه ازدواج کرده و اخيرا متوجه شده است که شوهرش بدون اطلاع وی املاکی خريداری نموده ، آيا می تواند مهريه مطالبه کند ؟
پاسخ : در مواردی که زوجه بدون تعيين مهريه اقدام به زناشويی می کند ، می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضای مهرالمثل نمايد .مهرالمثل با توجه به حال زن از حيث شرافت خانوادگی و وضعيت وی از جهت تحصيلی و خانوادگی در مقايسه اقران و اماثل يعنی هم ترازان، زوجه تعيين می گردد.
سؤال 82-آيا خانمی که قصد جدايی ندارد می تواند مهريه مطالبه نمايد ؟
پاسخ : چنانچه مهريه مافی القباله حال و عندالمطالبه باشد ، زوجه از زمان عقد می تواند آن را مطالبه نمايد و وصول مهريه ملازمه با طلاق ندارد .
سؤال 83-آيا در طلاق توافقی ، مهريه ، نفقه و نيمی از اموال به زوجه تعلق می گيرد ؟
پاسخ : طلاق توافق تابع توافق طرفين است و به هر نحوی که رضايت داشته باشند اجرا می شود . اگر طرفين در مورد نفقه و مهريه و نيمی از اموال توافق نموده باشند ، دادگاه نيزتوافق آن ها را محترم می شمارد .
سؤال 84-چنانچه مهريه ملک مسکونی باشد ، وضعيت آن چگونه است ؟ آيا در سند قيد می شود ؟
پاسخ : مهريه که ملک مسکونی باشد بايد قطعا در سند ازدواج قيد و به امضای مالک برسد ) زوج يا هر شخص ديگری که ملک خود را مهريه زوجه قرار می دهد ( سردفتر ازدواج نيز مکلف به دفتر اسناد رسمی اطلاع دهد تا تشريفات ثبتی آن نيز صورت پذيرد .
سؤال 85-آيا راهی برای مقابله با درخواست اعسار مردی که پزشک است و دارای همسر و سه فرزند می باشد ، وجود دارد ؟
پاسخ : اگر اموالی از مدعی اعسار قابل شناسايی باشد ، می توان با ارايه آن به دادگاه ملائت وی را ثابت کرد ، علاوه بر آن چنانچه شهود معارض نيز اطلاع از دارايی زوج داشته باشند می توانند در دادگاه ادای شهادت نمايند .
سؤال 86-آيا می توان در سند ازدواج ربع سکه را به عنوان مهر قرار داد يا لزوما بايد تمام سکه باشد ؟
پاسخ : مهريه با توافق و تراضی طرفين تعيين می گردد ، بنابراين هر آنچه دارای ماليت باشد می توان به عنوان مهر تعيين نمود ، ربع سکه نيز دارای ماليت است و قابليت قيد در سند را دارد .
سؤال 87-اگر ميزان مهرتعيين شده در زمان عقد بالا باشد ، آيا پس از عقد زوج می تواند از زوجه سندی مبنی بر دريافت مهريه يا بذل آن دريافت کند ؟
پاسخ : چنانچه زوجه راضی به اين امر باشد می تواند به دفترخانه مراجعه و اقرار به بذل ) بخشش ( يا وصول تمام يا قسمتی از مهريه نمايد .
سؤال 88-مهريه خانمی هفتاد سکه بوده که سی و پنج سکه آن بر ذمه پدر شوهر بوده است و مشاراليه با اکراه و تهديد زوجه را اجبار به تنظيم سند عادی مبنی بر دريافت آن نموده است ، آيا در دادگاه قابل مطالبه می باشد ؟
پاسخ : چنانچه زوج در دادگاه اثبات نمايد که سند عادی با اکراه و تهديد از وی اخذ شده است ، قابل وصول است مضافا به اين که سند عادی در قبال سند نکاح که يک سند رسمی است فاقد ارزش و اعتبار قانونی می باشد.
سؤال 89-اگر زوج به منظور عدم پرداخت مهريه ، اقدام به انتقال اموال خويش نمايد و زوج در زمان مطالبه مواجه با عدم مال شود ، چه بايد کرد ؟
پاسخ : اگر اثبات شود که انتقال اموال صوری بوده و زوج به منظور عدم پرداخت مهريه ، اقدام به انتقال اموال نموده است ، به عنوان فراراز دين در مراجع ذيصلاح قابل تعقيب بوده و اسناد نيز با رعايت موازين قانونی ابطال می گردد .
سؤال 90-پدری هفتاد و پنج ساله با خانمی چهل و هشت ساله ازدواج نموده و منظور از ازدواج نگهداری پدر بوده است در حالی که خانم در اين خصوص اقدام نمی کند ، آيا در صورت طلاق مهريه به وی تعلق می گيرد ؟
پاسخ : در هر حالت و هر صورت مهريه به زوجه تعلق می گيرد ، زيرا از زمان وقوع عقد نکاح مهر دينی است بر ذمه شوهر که در صورت مطالبه ملزم به پرداخت آن می باشد .
سؤال 91-آيا عقد موقت عملاً به ضرر زنان نمی باشد ؟
پاسخ : چنانچه عقد موقت با رعايت موازين و شرايط قانونی صورت پذيرد ، از جمله با مهريه معلوم و مدت معلوم و حسب ماده 993 از قانو ن مدنی به ثبت برسد تا اگر فرزند يا فرزندانی حاصل اين وصلت شدامکان دريافت شناسنامه داشته باشند و نسب آنان به پدر قابل اثبات باشد، ضرری متوجه زن نمی گردد به ويژه اگر در زمان عقد موقت پرداخت نفقه نيز شرط شود.
سؤال 92-خانمی همسرش ديوانه است و اين امر به اثبات رسيده ، آيا بدون گرفتن طلاق می تواند صيغه يک مرد زن دار شود ؟
پاسخ : زن شوهردار تحت هيچ عنوان نمی تواند ازدواج نمايد ، اعم از دائم يا موقت ، ولو اين که همسر وی دچار جنون بوده و جنون وی نيز اثبات شده باشد . مطابق ماده 1050 از قانون مدنی هرکس زن شوهر دار را با علم و آگاهی به اين که دارای همسر است و يا در عده طلاق يا وفات است ، به عقد خود درآورد عقد باطل و آن زن بر شخص حرام ابدی می شود و اگر عقد از روی جهل واقع شود عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود ، به اين معنی که اگر خانم پس از طلاق و گذشت ايام عده اراده کند می تواند ازدواج نمايد. ماده حسب ماده 644 از قانون مجازات اسلامی نيز هر زنی که در قيد زوجيت يا عده ديگری است، به عقد شخص ديگری درآيد در صورتی که زناشويی صورت نگرفته باشد و هر مردی که زن شوهردار يا زنی را که در عده ديگری است برای خود تزويج نمايد در صورتی که منتهی به مواقعه ) زناشويی به معنای خاص خود ( نشده باشد به حبس از شش ماه تا دو سال و يا از سه تا دوازده ميليون ريال جزای نقدی محکوم می گردد . قابل ذکر است که اين مجازات در صورتی است که عمل عالما صورت گيرد.
سؤال 93-آيا مرد می تواند بدون اجازه همسر اول اقدام به عقد موقت نمايد ؟
پاسخ : مرد می تواند اقدام به عقد موقت نمايد و در اين خصوص نيازی به اجازه همسر اول نمی باشد .
سؤال 94-اگر مردی بعد از بيست سال زندگی زناشويی و داشتن دو فرزند ، زن ديگری را به عقد موقت درآورده و به همسر و فرزند خود نفقه ای ندهد چه می توان کرد ،آيا همسر اول می تواند مهريه خود را مطالبه نمايد ؟
پاسخ : همسر اول می تواند مطابق قانون در خصوص وصول مهريه خويش اقدام نمايد ، مضافا به اين که نفقه نيز از طرق کيفری و مدنی قابل مطالبه است و فرزندان نيز چنانچه به سن قانونی رسيده باشند شخصا می توانند برای مطالبه نفقه اقدام نمايند و در غير اين صورت مادر ايشان از طريق مراجع ذيصلاح اقدام می نمايد.
سؤال 95-اگر زوج بدون اجازه همسر اول اقدام به تجديد فراش نمايد آيا زن می تواند طلاق بگيرد و در صورت اقدام برای طلاق آيا زوجه می تواند مهريه خود را وصول نمايد ؟
پاسخ : يکی از شروط ضمن عقد ازدواج حق طلاق زوجه در صورت ازدواج شوهر بدون رضايت همسر اول و يا عدم رعايت عدالت فيمابين زوجات می باشد ،مضافا به اين که ماده 17 قانون حمايت خانواده نيز چنين حقی را برای همسر اول محفوظ دانسته است و در اين موارد مهريه نيز قابليت وصول دارد.
سؤال 96-اگر زوجه اطلاع يابد که همسرش ازدواج موقت نموده و علاوه بر آن با منشی خود نيز رابطه دارد ، چگونه می تواند تقاضای طلاق نمايد که حق و حقوق 28 سال زندگی خود را نيز دريافت نمايد ؟
پاسخ : زوجه در هرحال می تواند حق و حقوق خود را که عبارت از مهريه و نفقه و اجرت المثل می باشد ، مطالبه ووصول نمايد ، به ويژه که در حال حاضر با الحاق تبصره ای به ماده 336 از قانون مدنی در زمان زندگی مشترک و يا فوت همسر نيز می توان اجرت زحماتی را که در منزل زوج متحمل شده است دريافت نمايد .
سؤال 97-چنانچه زوج سه دانگ از ملک خود را به همسرش منتقل نموده و پس از بيست و هشت سال اقدام به جدايی نمايد آيا می تواند ملک را مسترد نمايد ؟
پاسخ : ملکی که توسط زوج به همسرش انتقال قطعی يافته ، قابل استرداد نمی باشد.
سؤال 98-وضعيت نفقه در مورد خانمی که شاغل است ، چگونه است و آيا زوجه می تواند در صورت ترک انفاق ، اقدام قانونی نمايد ؟
پاسخ : به موجب ماده 1118 از قانون مدنی زوجه مستقلا می تواند در اموال خود هر تصرفی را که لازم بداند ، انجام دهد و نفقه وی نيز حسب ماده 1107 از قانون مدنی بر عهده شوهر است ، لذا چنا نچه زوج ترک انفاق نمايد ، زوجه می تواند از طرق قانونی مطالبه نمايد .
سؤال 99-اگر مردی نفقه همسر خود را در حد خوراک و پوشاک و مسکن بدهد ، آيا زوجه می تواند برای مايحتاج شخصی خود تقاضای نفقه نمايد ؟
پاسخ : به موجب ماده 1107 اصلاحی از قانون مدنی نفقه شامل کليه نيازها و مايحتاج متعارف زوجه می باشد ، لذا اگر زوج صرفا هزينه خوراک و پوشاک و مسکن را پرداخت نمايد ، زوجه می تواند مخارج ساير مايحتاج متعارف خود را از قبيل لوازم بهداشتی يا دارو و درمان مطالبه نمايد .
سؤال 100-آيا به خانمی که صرفا عقد کرده ولی با همسرش در زير يک سقف قرار نگرفته ، نفقه تعلق می گيرد ؟
پاسخ : از زمانی که صيغه عقد جاری می شود ، زوجه حق نفقه دارد .
سؤال 101-اگر مردی شش ماه از پرداخت نفقه خودداری نمايد ، آيا زوجه حق طلاق دارد ؟
پاسخ : چنانچه زوج از پرداخت نفقه استنکاف نمايد ، زوجه می تواند به مراجع ذيصلاح کيفری و يا حقوقی مراجعه و تقاضای نفقه نمايد و اگر زوج با صدور حکم دادگاه نيز از پرداخت آن خودداری نموده و يا عاجز از پرداخت باشد ، زوجه به موجب ماده 1129 از قانون مدنی و يا شرط اول بند دوم عقد نامه تقاضای طلاق نمايد.
سؤال 102-اگر نفقه ای که مرد پرداخت می کند بسيار ناچيز باشد که امور زندگی خانواده اداره نشود ، تکليف زوجه چيست ؟
پاسخ : زوجه می تواند از طريق مراجع ذيصلاح کيفری يا حقوقی اقدام نمايد و دادگاه با جلب نظر کارشناس مربوط ، ميزان نفقه را تعيين می نمايد .
سؤال 103-اجرت المثل چيست ؟
پاسخ : تبصره 6 از ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق که در سال 1371 در مقام رفع اختلاف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در مجمع تشخيص مصلحت نظام به تصويب رسيد در مورد زمانی است که شوهر اقدام به درخواست طلاق نمايد و اين درخواست ناشی از تخلف زوجه از وظايف زناشويی يا سوء رفتار زوجه نباشد ، در اين صورت زوج مکلف است که اجرت زحماتی را که زوجه در طول زندگی مشترک متحمل شده است ، در زمان طلاق بپردازد ، ميزان اجرت المثل استحقاقی توسط کارشناس تعيين می گردد .
سؤال 104-انتقال نيمی از اموال زوج به زوجه چگونه است ؟
پاسخ : در بند اول عقد نامه قيد شده است که هرگاه طلاق به درخواست زوجه نبوده و طبق تشخيص دادگاه درخواست طلاق ناشی از وظايف همسری يا سوء رفتار و اخلاق وی نباشد ، زوج مکلف است تا نصف دارايی موجود خود را که در ايام زناشويی با او به دست آورده يا معادل آن را طبق نظر داگاه بلاعوض به زوجه منتقل نمايد چنانچه ملاحظه می شود اين بند دارای چند شرط است : الف - درخواست طلاق از جانب زوج باشد ، بنابراين اگر زوجه به هر دليلی درخواست طلاق نمايد، مشمول اين بند نمی باشد.
ب - درخواست طلاق به دليل سوء رفتار زوجه يا تخلف وی از وظايف زناشويی نباشد.
ج - اموال در زمان زندگی مشترک حاصل شده باشد ، لذا چنانچه زوج قبل از ازدواج دارای اموالی باشد، قابل انتقال به زوجه نمی باشد.
د - در اين بند قيد شده است تا نيمی از اموال منتقل می گردد ولذا محتمل است که دادگاه به يک سوم اموال يا کمتر يا نصف آن
رای صادر نمايد.
سؤال 105-اگر زنی شاغل بوده و از ابتدای زندگی مشترک ، در منزل شوهر و خارج از منزل مشغول باشد وضعيت اجرت المثل وی چگونه است ؟
پاسخ : اجرت المثل با توجه به مدت زناشويی و اقداماتی که زوجه در انجام امور منزل ، فرزندان و تحصيلات آن ها و مخارجی که زوجه متحمل شده است ، تعيين می گردد .
سؤال 106-آيا زوجه در قبال کارهای منزل ، نگهداری و شيردادن فرزند تعهدی دارد ؟
پاسخ : زوجه تعهدی در انجام امور منزل مثل پخت و پز ندارد ، لکن عرف و عادت و اخلاق اقدام به اين امور را بر عهده زوجه ﻧﻬاده است . در مورد شير دادن فرزند چنانچه بغير از شير مادر امکان ديگری وجود نداشته باشد ، مادر مکلف به شيردهی می باشد .
سؤال 107-اگر زوج به همسر خود وکالت داده و به خارج از کشور رود آيا زوجه می تواند اموال او را بفروشد و يا به خود منتقل کند ؟
پاسخ : زوجه صرفا در حدود وکالتی که به او داده شده است ، اقدام می نمايد وچنانچه در وکالت نامه فروش يا انتقال به خود قيد شده باشد ، می تواند در اين خصوص اقدام نمايد و در غير اين صورت اختياری ندارد .
سؤال 108-اگر پدری متواری بوده و طلاق غيابی واقع شده و حضانت طفل به مادر واگذار شده باشد ، آيا مادر می تواند ازدواج نمايد ؟
پاسخ : با ازدواج مجدد مادر حضانت از وی سلب می گردد ، لکن در صورت متواری بودن پدر ، چنانچه خبری از وی نبوده و عدم دسترسی به وی طولانی باشد مادر می تواند با مراجعه به اداره سرپرستی به عنوان امين موقت تعيين و حضانت طفل را برعهده داشته باشد .
سؤال 109-اگر مردی در مورد فرزندان وکالت بلاعزل به مادر داده باشد ، آيا مادر می تواند تقاضای قيمومت نمايد ؟
پاسخ : حق قيمومت صرفا با فوت پدر حاصل می شود و چنانچه پدر در قيد حيات باشد ، نمی توان از اين حق استفاده نمود .
سؤال 110-چنانچه حضانت فرزندان ) دو فرزند ( در زمان طلاق به مادر واگذار شده باشد ، آيا مادر می تواند ازدواج نمايد ؟
پاسخ : ازدواج مجدد مادر از موارد سلب حضانت اوست ، بنابراين مادام که حضانت را برعهده دارد ، نمی تواند ازدواج نمايد .
سؤال 111-در صورتی که پدر معتاد و مجهول المکان بوده و جد پدری نيز در قيد حيات نباشد ، مادر در چه سنی می تواند تقاضای قيمومت نمايد ؟
پاسخ : مادر می تواند از طريق اداره سرپرستی تقاضای امين موقت نمايد و حضانت فرزندان را عهده دار باشد. غيبت مرد موجب قيمومت نبوده و تنها با فوت وی می توان تقاضای قيمومت نمود .
سؤال 112-آيا حضانت فرزند شش ساله پس از فوت پدر به عهده پدر بزرگ )جد پدری ( است ، يا مادر ، وضعيت نفقه فرزند چگونه است ؟
پاسخ : پس از فوت پدر حضانت به هرحال به موجب قانو ن حق واگذاری فرزندان شهيد و متوفی ، بر عهده مادر است و نفقه فرزند يا فرزندان توسط کارشناس تعيين و به مادر تسليم می گردد ، لکن اموری که ناشی از ولايت است مانند اجازه ازدواج يا خروج از کشور و يا خريد و فروش ملک با جد پدری می باشد .
سؤال 113-اگر پدر در قبال فرزندان متعهد به پرداخت نفقه بوده ، لکن پس از مدتی به دليل بيکاری از ادای آن خودداری کند ، چه بايد کرد ؟
پاسخ : به مصداق لايکلف الله نفسا الا وسعها ، هر کس به ميزان توانايی خويش مسئول است و در مورد نفقه فرزند نيز استطاعت و توانايی پدر لحاظ می گردد.
سؤال 114-اگر مادری از دخترش وکالت داشته باشد ، آيا می تواند به دليل عدم صلاحيت داماد حضانت نوه خود را بر عهده گيرد ؟
پاسخ : مادر بزرگ چنانچه وکالت در توکيل داشته باشد می تواند از طريق وکيل دادگستری اقدام نموده و در صورت اثبات عدم صلاحيت پدر ، بدوا مادر مکلف به نگهداری طفل می باشد و اگر مادر فاقد قدرت و توانايی باشد ، مادر بزرگ چنانچه دارای صلاحيت باشد عهده دار حضانت می گردد .
سؤال 115-اگر طفل پس از طلاق با پدر زندگی نموده و حاضر به ملاقات مادر نباشد آيا می توان از دادگاه ملاقات اجباری گرفت ؟
پاسخ : مادر می تواند با مراجعه به دادگاه ، نحوه ملاقات را تعيين نمايد لکن در خصوص مورد لازم است با ظرافت و رعايت اصول روانشناختی چنانچه طفل مايل باشد اقدام نمود تا در اين رهگذر آسيبی متوجه طفل نگردد .
سؤال 116-اگر مردی در اثر بيماری بدبينی همسرش را مورد آزار جسمی و روحی قرار داده و او را حبس نمايد ، آيا زوجه می تواند ادعای خود را مبنی بر بيماری همسرش ثابت کرده و اقدام به طلاق نمايد ؟
پاسخ : دادگاه خانواده با معرفی زوج به پزشکی قانونی در مورد صحت وسقم ادعای زوجه بررسی و چنانچه حسب نظريه پزشک قانونی زوج دارای بيماری روانی باشد به نحوی که ادامه زندگی موجب عسر و حرج زوجه گردد حکم به طلاق و جدايی صادر خواهد شد ، ضمنا زوجه نيز می تواند جهت اثبات ادعای خويش از گواهی های پزشکی مبنی بر ضرب و جرح وي توسط همسرش در دادگاه استفاده نمايد.
سؤال 117-اگر زوج به همسرش وکالت در طلاق تفويض نمايد ، آيا خود نيز می تواند از اين حق استفاده کند ؟
پاسخ : اصولا وکالت تفويض اختيار در امری است که شخص خود قادر به انجام آن باشد ، بنابراين اگر زوج به زوجه وکالت در طلاق داده شخصا نيز می تواند اقدام به طلاق نمايد ، مضافا به اين که مطابق ماده 959 از قانون مدنی هيچ کس نمی تواند حق استفاده يا اجرای تمام يا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب نمايد .
سؤال 118-در مورد ناتوانی جنسی زوج چه بايد کرد ، آيا می توان در مورد طلاق اقدام نمود ؟
پاسخ : چنانچه ناتوانی جنسی قبل از عقد موجود بوده و زوجه پس از عقد آگاه شود، در حالی که حتی يک بار زناشويی واقع نشده باشد ، زوجه بايد بلافاصله اقدام به فسخ عقد ازدواج نمايد، لکن اگر پس ازمدتی حادث شود زوجه می تواند با استفاده از ماده 1130 قانون مدنی به عنوان عسر و حرج اقدام به طلاق نمايد.
سؤال 119-چنانچه شوهری نسبت به همسرش ايراد ضرب و جرح داشته باشد ، چگونه می توان ثابت کرد و آيا از موارد طلاق تلقی می گردد ؟
پاسخ : اگر آثار ضرب و جرح در بدن زوجه نمايان باشد ، می تواند با مراجعه به پزشکی قانونی کواهی دريافت و اقدام به شکايت کيفری نمايد و از شهودی که حاضر و ناظر برخورد فيزيکی و آزار جسمی باشند در دادگاه استفاده نمايد . در خصوص طلاق نيز تحت عنوان عسر و حرج می توان اقدام نمود .
سؤال 120-ميزان ارث زوج و زوجه چگونه است ؟
پاسخ : اگر زوجه فوت نموده و تنها وارث وی شوهرش باشد، به سخن ديگر فاقد فرزند و پدر و مادر و غيره باشد، زوج مالک تمام ارث زوجه می شود. اگر زوج فوت نموده و زوجه تنها وارث وی باشد به ميزان ربع از تمام اموال منقول و غير منقول ارث مي برد و مابقی حکم اموال بلاوارث را دارد . در موارد فوق چنانچه هريک از زوج يا زوجه وصيت نموده باشد و يا مديون باشد ، پس از کسر ديون به ترتيبی که قانون تعيين نموده است و بعد از کسر آنچه وصيت شده است، ارث به زوج يا زوجه می رسد.
سؤال 121-سهم همسر دوم پس از مرگ زوج چيست ، اگر فرزند نداشت باشند به چه نحوی تقسيم می شود؟
پاسخ : سهم زوجه اگر فرزندی از متوفی باقی نباشد ربع از ماترک است ) پس از کسر وصيت و ديون ( و اگر فرزند باقی باشد يک هشتم از ماترک به صورت فوق است ، اين سهم مابين دو همسر به تساوی تقسيم می گردد.
سؤال 122-آيا پدر و مادر می توانند سهم پسر و دختر خود را مساوی قرار دهند ؟
پاسخ : سهم الارث پسر دو برابر دختر ميباشد، لکن چنانچه پدر و مادری وصيت نمايند که به طور تساوی ارث ببرند، صرفنظر از اين کسی بيش از ثلث مال را نمی تواند وصيت کند و يا کسی را از ارث محروم کند ، اگر اين وصيت مورد قبول ورثه قرار گيرد قابل اجراست.
سؤال 123-پدری در زمان حيات خود تنها دارايی خود را عبارت از يک باب خانه بوده به پسرش منتقل کرده است و پس از فوت وی مالی برای ساير فرزندان و زوجه باقی نمانده است ، آيا می توان با مطالبه مهريه مادر خانه ای را که به نام پسر است فروخت و مهريه را وصول کرد ؟
پاسخ : مطابق قانون هر مالکی در مايملک خود حق هرگونه دخل و تصرف را دارد، پدر نيز می تواند در زمان حيات خويش، ملک خود را به فرزندش يا هر شخص ديگری منتقل نمايد و اگرچه مهريه قابل مطالبه است، لکن در زمانی که مالی از متوفی باقی مانده باشد . مهريه را نمی توان از طريق فروش مال ديگری وصول نمود.
سؤال 124-پدری دو دانگ از مغازه خود را به پسرش منتقل کرده است ، آيا می توان آن را مسترد نمود ؟
پاسخ : چنانچه با ميل و رضايت خويش ، انتقال قطعی داده است قابل استرداد نمی باشد .
سؤال 125-زوج منزل شخصی خود را به موجب وصيت نامه رسمی به همسرش تخصيص داده است ، آيا ورثه می توانند ادعايی داشته باشند ؟
پاسخ : هر شخصی قادر است نسبت به ثلث( يك سوم) مال خويش وصيت نمايد ، چنانچه ملک مزبور در حد ثلث مال متوفی باشد ورثه نمی توانند مدعی شوند و اعتراضی نمايند ، لکن اگر بيش از ثلث ماترک متوفی باشد ، نسبت به ثلث نافذ و بقيه آن به موجب قانون مابين ورثه تقسيم خواهد شد ، لکن چنانچه ورثه موافق بوده و وصيت را تنفيذ نمايند قابل اجراست به سخن ديگر رضايت ورثه ملاک عمل است ، اگر موافق باشند مشکلی نخواهد بود .
سؤال 126-آيا ماترک مادر ) اموال باقی مانده پس از فوت ( به طور تساوی فيمابين دختر و پسر تقسيم می گردد ؟
پاسخ : با رعايت سهم پسر، دو برابر دختر تقسيم می شود.
سؤال 127-آيا پدر می تواند به موجب وصيت نامه اموال خود را مابين همسر و فرزندان تقسيم نموده و دو فرزند خود را از ارث محروم نمايد ؟
پاسخ : مطابق ماده 837 از قانون مدنی اگر کسی به موجب وصيت يک يا چند نفر از ورثه را از ارث محروم نمايد ، وصيت وی نافذ نمی باشد ، به اين معنا که اگر کسانی که از ارث محروم شده اند موافقت نمايند ، وصيت قابل اجراست و در غير اين صورت نسبت به ثلث آن نافذ است ، لکن چنانچه در زمان حيات خويش اموال را به تعدادی از فرزندان انتقال قطعی دهد، فاقد ايراد قانونی است.
سؤال 128-سه دانگ از منزلی به نام پدر و سه دانگ ديگر به نام مادر می باشد ، آيا پس از فوت ايشان پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمو و عمه وديگران وارث تلقی می شوند؟
پاسخ : در صورت وجود فرزند، عمو و عمه از ارث محروم می باشند ، لکن به هرحال جد مادری و پدری نسبت به سهم خود ارث می برند.
سؤال 129-اگر مردی اموال خود را به پدرش منتقل نمايد ، تکليف همسر وی چه می شود؟
پاسخ : اگر در زمان حيات خويش نسبت به انتقال اموال اقدام نمايد، زوجه پس از فوت شوهر می تواند از مابقی اموال ارث ببرد و چنانچه مالی باقی نباشد، زوجه سهمی نخواهد داشت.
سؤال 130-اگر کسی که تقاضای اجرائيه کرده، از ادامه اجرا منصرف شود و يا با طرف به توافق برسد و يا از مطالبه طلب خود مثلاً مهريه، به علت اين که مشکل خانوادگی حل شده، صرف نظر کند؛ تکليف حق الاجرا چه می باشد؟
پاسخ : پس از ابلاغ اجرائيه، حق الاجرا حتماً وصول می شود و حق الاجرا به عنوان حقوق دولت با مصالحه طرفين يا انصراف متقاضی منتفی نمی شود. فقط در رابطه با اجرای مهريه، به جهت تسهيل مصالحه زوجين، براساس قانون تنظيم بخشی از مقررات مالی دولت، چند سالی است که اگر از اجرای مهريه صرفنظر شود، ديگر حق الاجرا دريافت نمی شود.